خود نقضکنندگی، عنصر بنیادی اندیشه نیچه است. تقریبا میتوان در ازای تکتک داوریهای نیچه داوری متضاد دیگری یافت. او این تصور را در ما برمیانگیزد که درباره هر چیزی دو نوع عقیده دارد. بیشتر احزاب، به اقتضای فرصت و زمان مناسب نیچه را علم خود کردهاند.
حافظهکاران، انقلابیون، سوسیالیستها و فردانگارها، اهل سیاست و نیز آنها که نسبت به سیاست بیتفاوتاند. دانشمندان پایبند روش، گروههای توهمزده، ملحدان، مؤمنان، آزاداندیشان و متعصبان، هر کدام به نحوی دست توسل به سوی نیچه دراز کردهاند.
این سخنان کارل یاسپرس در کتاب نیچه است و شاید از کاملترین جملات در توصیف فلسفه نیچه و تاثیر آن در دورههای مختلف تاریخی باشد.
در میان تفاسیر و انتقادها و شرحهایی که بر فلسفه نیچه نوشته شده است شاید وی هنوز یکی از مهمترین چهرههای فلسفی است که به دلایلی از جمله شیوه نگارش و ماهیت فلسفهاش، گروههای مختلف چه در میان متفکراهن و چه در میان قشرهای مختلف مردم، به آراء وی علاقهمند شدهاند.
ولی همواره سئوال مهمی در مورد تمام متفکران ذهن علاقهمندان را به خود مشغول کرده است که پیام آن فیلسوف چه بود؟ اکنون که در مورد نیچه بحث میکنیم اولویت را به پیام وی میدهیم هر چند این سئوال همواره باقی است که ما تا چه اندازه فیلسوفی را درک کردهایم و زوایای تاریک حکمتش بر ما گشوده است.
منوچهر صانعی درهبیدی در کتاب پیام نیچه درک پیام او را مستلزم تامل در معنای فلسفه میداند. وی فیلسوف را به این معنا پیامآور میداند که سخننویی دارد که بر سنت رایج زمانش افزوده است و نیچه از این جهت پیامآور است که در اندیشه آن بود که راهی نو در فرهنگ بشری بگشاید و دفتری تازه بر تاریخ این فرهنگ بیفزاید.صانعی نوآوری فیلسوفانی چون افلاطون، ارسطو، دکارت، کانت و ... را درون تاریخ میداند در حالی که به زعم وی نیچه کسی است که میخواهد از سنت تاریخی گذر کند و فرهنگی تماما متمایز از آنچه در حدود سه هزار سال بر زندگی انسان حاکم بوده است طراحی کند و از این رو نه تنها پیامآور است بلکه پیامش خبر از بیرون میدهد.
صانعی پیام فلسفه آلمانی یا ایدهآلیسم آلمانی از منادولوژی لایب نیتس تا فلسفه نیچه را قدرت در ذات انسان میخواند که البته این قدرت تفکر است نه قدرت چماق و چماقداران و هدف این قدرت دستیابی انسان به استقلال است و قطع وابستگی از هر عامل غیرانسانی که همان روح فلسفه آلمانی یعنی ضعف ستیزی است.کتاب پیام نیچه به قلم منوچهر صانعی درهبیدی کلید واژههای فلسفه نیچه را با استفاده از ارجاعات مستقیم به آثار وی توضیح میدهد. در عنوان فلسفه زندگی، صانعی درهبیدی نیچه را فیلسوف زندگی معرفی میکند که البته گرایش به زندگی در اندیشه وی به دو معنا است؛1) به معنای اصالت حیات یعنی اینکه زندگی انسان تماما بر آمده از شرایط طبیعی است و فرهنگ در حیات انسان تابع شرایط طبیعی زندگی اوست و زندگی طبیعی تابع نظام و قوانین طبیعت است؛ 2) در مجموعه شرایط زیستی انسان در زندگیکردن و زیستن به همه چیز مقدم است.
یکی دیگر از کلید واژههای نیچه، آفرینش ارزشها است. درهبیدی با ارجاع به آثار وی، ارزشهای فردی را مقدم بر ارزشهای جمعی میشمارد زیرا حق حیات از آن فرد است و نه جامعه و از طرفی وجود حقیقی انسان وجود فردی است و ارزشها باید زندگی فردی انسان را تامین کند. نیچه یکی از منابع ارزشگذاری را ارزش زهدورزی توام با خیرخواهی میداند.
منابع مورد استفاده صانعی درهبیدی در این کتاب تماما کتاب های فارسی ترجمه شده از آثار نیچه و متفکرانی چون استرن، کاپلیتون و یاسپرس درباره نیچه است و تنها منبع غیرفارسی آن کتاب «نیچه هایدگر» است.
این کتاب پیام نیچه را از زاویه دید و گزینش صانعی درهبیدی در 310 صفحه در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.